حضرت امام سجاد (علیه السلام) در دعای بیست و هفتم برای مرزبانان دعا کرده است که بیانگر شرایط مرزبانی می‌ باشد و ما به چند نمونه آن در این نوشتار اشاره می‌کنیم:
 

مرزبان تمام عیار

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَرِّفْهُمْ مَا یجْهَلُونَ، وَ عَلِّمْهُمْ مَا لَا یعْلَمُونَ، وَ بَصِّرْهُمْ مَا لَایبْصِرُونَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَنْسِهِمْ عِنْدَ لِقَائِهِمُ الْعَدُوَّ ذِکْرَ دُنْیاهُمُ الْخَدَّاعَه الْغَرُورِ، وَامْحُ عَنْ قُلُوبِهِمْ خَطَرَاتِ الْمَالِ الْفَتُونِ»؛
«خدایا! بر محمد و خاندانش درود فرست و به مرزبانان آنچه را آشنا نیستند، بشناسان و آنچه را نمی‌دانند، بیاموز و آنچه را نمی‌بینند، بنمایان. خدایا! بر محمد و خاندانش درود فرست و هنگام روبه‌روشدن با دشمن، یاد دنیای پرفریب و مغرور کننده را از خاطرشان ببر و اندیشه مال فتنه انگیز را از دل‌هاشان بزدا».
 
تبیین و شرح:
اسلام دارای مرزهای عقیدتی و معنوی، سیاسی و اجتماعی، فرهنگی و تربیتی و اقتصادی و طبیعی است. هر یک از این مرزها، مرزبانان خاص خود را دارد که با بردوش کشیدن بار این مسئولیت خطیر، راه ورود دشمنان به مرزهای مادی و معنوی اسلام را سد می‌کنند و جامعه اسلامی را در برابر هجوم آنان مصونیت می‌بخشند.
 
از اولین و مهم‌ترین شرایط مرزبانی، آگاهی و دانش کافی به اهداف و انگیزه‌ها، و اطلاع درست و عمیق از فنون رزمی و ترفندهای جنگ و مقابله با دشمن را می‌توان نام برد. مرزبانی که نمی‌داند چرا، برای چه و چگونه باید مرزبانی کند، و شیوه کار خویش را به درستی نمی‌شناسد، بی‌شک مرزبان مفید و کارایی نخواهد بود و به عنوان یک نقطه ضعف بزرگ، موجب سستی و اخلال در کار پاسداری از مرزها خواهد شد.
 
از این ضروری‌تر تمرکز حواس و توجه همه جانبه به وظیفه است که برنده‌ترین جنگ افزار در صحنه رویایی با دشمن به شمار می‌آید. عوامل متعددی وجود دارد که می‌تواند این تمرکز و توجه را به هم ریخته، فکر و ذهن رزمنده و مرزبان را به اموری که با کار او در تضاد است، مشغول سازد.
 
فریفته شدن به جلوه‌گری های گول زننده دنیا، و مال دوستی و ثروت‌اندوزی، بی‌شک از خطرناک‌ترین این عوامل است. اگر مرزبانی عنان توجه و اندیشه‌ی خود را به دنیا و لذت‌های آن بسپارد، به زودی انگیزه و توان مرزبانی را از دست می‌دهد و با عنصری ناسودمند، بلکه زیان‌آور و آلت دست دشمن تبدیل می‌شود که به تهدید و تطمیع، از او برای رخنه در صف مستحکم دیگر مرزبانان و شکست دادن ایشان سود خواهند جست.
 

راز یک نفرین

«اللَّهُمَّ عَقِّمْ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ، وَ یبِّسْ أَصْلَابَ رِجَالِهِمْ، وَ اقْطَعْ نَسْلَ دَوَابِّهِمْ وَ أَنْعَامِهِمْ، لَاتَأْذَنْ لِسَمَائِهِمْ فِی قَطْرٍ، وَ لَا لِأَرْضِهِمْ فِی نَبَاتٍ»؛
«خدایا! زِهدان زنانشان را عقیم‌ساز و پشت مردانشان را بخشکان و نسل چهارپایان سواری و شیرده آنان را برانداز و آسمانشان را به باریدن قطر‌ه‌ای حتی، و زمینشان را به رویاندن بوته‌ای گیاه رخصت مفرما».
 
تبیین و شرح:
این نفرین سخت و شکننده که بر زبان امام سجاد (علیه السلام) جاری شده، در واقع چیزی جز درخواست هدایت و رستگاری برای بندگان خدا و برطرف شدن موانع خداگرایی و بازگشت به فطرت انسانی، نیست. کفر و الحاد سنگلاخی بزرگ بر سر راه انسانیت در رسیدن به قله‌های بلند سعادت و قرب به پروردگار است. تا این موانع وجود داشته باشد، عمیق‌ترین اندیشه‌های توحیدی و سرسختانه‌ترین مبارزات حق طلبانه ثمر نخواهد داد و هر حرکت و تلاشی دراین راه با شکست روبه‌رو خواهد شد.
 
بنابراین برای کافران و خداناباوران دو راه بیشتر قرارداده نشده: یا خود را از مواجهه با اسلام و حرکت‌های توحیدی به کنار کشند (یعنی یا ایمان بیاورند تا تسلیم گردند) یا منتظر بمانند که به شمشیر بران حق باوران نابود و هلاک شوند.
 
آرزوی حضرت امام سجاد (علیه السلام) در این مقطع از دعا، کاملاً با اهداف پیامبران و پیشوایان معصوم (علیهم السلام) در جنگ‌ها و مبارزات همسان و هم‌طراز است.
 
خواسته ایشان آن است که هیچ مانع و بازدارنده‌ای جامعه بشری را در پذیرش دعوت حق و افتادن به مسیر بندگی و عبودیت خدا پیش نگیرد و نور هدایت الهی چنان در جهان تابیدن گیرد که تمام انسان‌ها در کمال آزادی و رها از هر قید و بند شیطانی، جز در برابر آفریدگارشان جبهه سپاس و ستایش بر زمین نسایند و جز او را سزاوار چاکری و فروتنی و فرمانبرداری ندانند.
 

شرایط مرزبانی

«وَ أْثُرْ لَهُ حُسْنَ النِّیه، وَ تَوَلَّهُ بِالْعَافِیه، وَ أَصْحِبْهُ السَّلَامَه، وَأَعْفِهِ مِنَ الْجُبْنِ، وَ أَلْهِمْهُ الْجُرْأَه، وَ ارْزُقْهُ الشِّدَّه، وَ أَیدْهُ بِالنُّصْرَه، وَ عَلِّمْهُ السِّیرَ وَ السُّنَنَ، وَ سَدِّدْهُ فِی الْحُکْمِ، وَ اعْزِلْ عَنْهُ الرِّیاءَ، وَ خَلِّصْهُ مِنَ السُّمْعَه، وَ اجْعَلْ فِکْرَهُ وَ ذِکْرَهُ وَ ظَعْنَهُ وَ إِقَامَتَهُ فِیکَ وَ لَکَ»؛
«خوش بینی را به او الهام کن و او را تندرستی ببخش و همواره سلامتش بدار، و ترس را از دلش بیرون بران و او را دلیری و شجاعت و سرسختی عطا فرما و به یاری خود، قوتش بیفزا و احکام جهاد و سنت‌های خود را به او بیاموز و باورش را مستحکم ساز و ریاکاری را از او دور بدار و از طاعت نمایی خالصش گردان و اندیشه و یادکرد و جنبش و آرامش او را در راه خود و برای خود قرار ده».
 
تبیین و شرح:
مرزداری و محافظت از سرزمین‌های اسلامی، به شرایط ویژه‌ای نیازمند است و نظام تربیتی خاصی را می‌طلبد. این نظام و برنامه با آنچه در نیروهای نظامی و امنیتی دیگر کشورها به خصوص دولت‌های مادی و سرمایه‌داری، عملی می‌شود، به کلی تفاوت دارد؛ زیرا یکی مبتنی بر اندیشه توحیدی و خداباورانه است و دیگری بر اساس اندیشه‌های مادی و ماده پرستانه.
 
پاسبان مرزهای عقیدتی و طبیعی اسلام باید نیت خود را از هرچه غیرخدا پاک و پیراسته سازد، دارای روح و جسمی سالم و آماده برای جهاد و تلاش و تکاپو باشد، پردل و با جرأت و خالی از ترس، تنها از خداوند یاری بجوید، آداب و سنت‌های پیکار در راه حق را بداند و هرگونه ریاکاری و طاعت‌نمایی را از خود دورسازد و هر قدم و اقدامش تنها برای جلب خشنودی خدا و رسیدن به بهشت رضوان او باشد.
 
نه تنها هر مرزبان و رزمنده‌ای، که هر قوم و ملتی در صورت آراسته شدن به این ویژگی ها، از جهت روحی به چنان علو و برتری‌ای نائل می‌شود که هیچ قدرت و ارتشی توانایی نفوذ در آن را نمی‌یابد و هیچ گونه وسوسه و نیرنگی بر او کارساز نمی‌افتد. چرا که اعتماد و اطمینانش به یاری خداوند است و به قدرت و عزت و نفوذناپذیری او پشت گرمی دارد.
 

پاداش، برای «ای کاش»

«اللَّهُمَّ وَ أَیمَا مُسْلِمٍ أَهَمَّهُ أَمْرُ الاسْلَامِ، وَ أَحْزَنَهُ تَحَزُّبُ أَهْلِ الشِّرْکِ عَلَیهمْ، فَنَوَی غَزْواً، أَوْ هَمَّ بِجِهَادٍ، فَقَعَدَ بِهِ ضَعْفٌ، أَوْ أَبْطَأَتْ بِهِ فَاقَه، أَوْ أَخَّرَهُ عَنْهُ حَادِثٌ، أَوْ عَرَضَ لَهُ دُونَ إِرَادَتِهِ مَانِعٌ، فَاکْتُبِ اسْمَهُ فِی الْعَابِدِینَ، وَ أَوْجِبْ لَهُ ثَوَابَ الْمُجَاهِدِینَ، وَ اجْعَلْهُ فِی نِظَامِ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ»؛
«خدایا! هر مسلمانی که کار اسلام دل نگرانش نماید و گردآمدن مشرکان بر ضدمسلمانان او را اندوهگین سازد، پس خواهش جنگ در دلش پدید آید یا عزم جهاد کند، اما ضعف و سستی‌ای زمین گیرش کند، یا تنگدستی‌ای او را به درنگ وادارد، یا رویداد دیگری عزمش را به واپسین اندازد، و یا چیزی میان او و تصمیمش مانع شود، نامش را در زمره عابدان بنگار و او را پاداش مجاهدان ببخش و در صف شهیدان و نیکانش درآور».
 
تبیین و شرح:
پاداش برای کار نکرده در نگاه نخست امری غیرمعقول و توجیه‌ناپذیر دیده می‌شود. عرف مردم، ملاک ارزش‌گذاری و پاداش دهی را کار و عملکرد شخص می‌دانند نه آرزو و ای کاش گفتن او. حال، چگونه است که امام سجاد (علیه السلام) از خدا می‌خواهد که آرزومندان جهاد و شهادت را که به آن توفیق نیافته‌اند، پاداشی همسان پیکارگران عطا فرماید و آنها را در مسلک شهیدان و نیکان درآورد؟!
 
پاسخ این شبهه، در گرو بیان دو نکته اساسی مربوط به نظام تربیتی اسلام است:
الف. تمام تعالیم و دستورات آیین مقدس اسلام، جهت تربیت فرد و شکوفاسازی استعدادها و قابلیت‌های نهفته‌ او تدارک و تدوین شده است و هدف اعلای این دین، انجام دادن اعمال و گزاردن تکالیفی است که این خاصیت و فایده را دارد.
 
بنابراین، اگر کسی بخواهد، با قصدی صادقانه و راستین، تکلیفی را انجام دهد، اما به هر دلیلی به آن توفیق نیابد، خداوند رشد و تعالی‌ای را که لازمه گزاردن آن تکلیف است، در آن شخص پدید آورد و او را همچون به جای آورندگان خالص و مخلص آن تکلیف، پاداش می‌دهد. زیرا غرض اصلی از تشریع دستورات دینی، همان ترقی روحی و معنوی است که در اینجا با نیتی خالصانه تحقق پیدا کرده، پس ثواب خداوند را نیز به دنبال خواهد داشت.
 
ب. داوری خداوند درباره بندگانش برحسب ادعاها و گواهان و سوگندها نیست که با نظر به قلب و دل ایشان است. می‌نگرد که بنده‌اش در هرکاری، چه اندازه راستی و خلوص و خواست پروردگارش را هزینه کرده و چه هدفی را در نظر داشته است.
 
از ‌این ‌روست که خروارها عبادت و طاعت که به قصد ریا و جلب نظر دیگران و رسیدن به متاع قلیل دنیا انجام شود، دربارگاه قبول پروردگار به پشیزی نمی‌ارزد و اندک کاری که رنگ خدایی داشته باشد، بر بال فرشتگان به بالاترین مراتب قرب پروردگار اوج داده شده، پذیرفته می‌شود.
 

منبع:

تاریخ و سیره امام سجاد علیه السلام، گروه مولفان، قم؛ دفتر نشر معارف، چاپ اول، بهار 1395ش.